فهرست عناوین مطلب
رویکردهای کارکردی و انسان گرایانه در مددکاری اجتماعی
مروری بر رویکردهای کارکردی و انسان گرایانه و اصول و کارکرد آنها در حرفه مددکاری اجتماعی
پایگاه خبری اختصاصی مددکارنیوز
مددکاری اجتماعی حوزه ای چند وجهی و پویا است که طیف وسیعی از نظریه ها و رویکردهای مداخله ای را در بر می گیرد.
در میان دیدگاههای مختلفی که عملکرد مددکاری اجتماعی را هدایت میکنند، رویکردهای کارکردی و انسانی بهعنوان چارچوبهای متمایز و در عین حال مکمل برای درک و رسیدگی به نیازهای متنوع افراد، خانوادهها و جوامع برجسته هستند.
رویکرد عملکردی
رویکرد کارکردی در مددکاری اجتماعی بر اهمیت عملکرد اجتماعی و نقش سیستم های اجتماعی در تأثیرگذاری بر بهزیستی و رفاه فردی تأکید دارد.
این موضوع فرض را بر این حالت می گذارد که افراد و محیطهای اجتماعیِ آنها به هم مرتبط هستند و مشکلات اجتماعی از اختلالات یا ناکارآمدیهای درون این سیستمها ناشی میشوند.
اصول کلیدی رویکرد عملکردی
- دیدگاه سیستم های اجتماعی: رویکرد عملکردی افراد را به عنوان بخشی از سیستم های اجتماعیِ بزرگتر همچون خانواده ها، جوامع و سازمان ها می بیند. تشخیص می دهد که عملکرد این سیستم ها می تواند تأثیر قابل توجهی بر رفتار و رفاه فردی داشته باشد.
- جهت گیری حل مسئله اجتماعی: رویکرد کارکردی بر شناسایی و پرداختن به علل اساسی مشکلات اجتماعی متمرکز است. بر نیاز به مداخلاتی که جنبه های ناکارآمد سیستم های اجتماعی را هدف قرار می دهد، تأکید می کند.
- دیدگاه اکولوژیکی: رویکرد کارکردی، تأثیر متقابل بین افراد و محیط آنها را در نظر می گیرد. این رویکرد فرض را بر این حالت قرار می دهد که هم ویژگی های فردی و هم عوامل محیطی به بروز مشکلات اجتماعی کمک می کنند.
کاربردهای رویکرد عملکردی
رویکرد کارکردی به طور گسترده در حوزههای مختلف مددکاری اجتماعی استفاده شده است، از جمله:
- رفاه کودک: مددکاران اجتماعی از رویکرد عملکردی برای ارزیابی و پرداختن به مسائل مربوط به عملکرد خانواده استفاده می کنند که ممکن است به بدرفتاری یا بی توجهی به کودک کمک کند.
- سلامت روان: مددکاران اجتماعی از رویکرد کاربردی برای شناسایی و رسیدگی به عوامل استرس زای اجتماعی استفاده می کنند که ممکن است چالش های سلامت روان را تشدید کند.
- عدالت کیفری: مددکاران اجتماعی رویکرد عملکردی را برای درک عوامل اجتماعی که به رفتار مجرمانه کمک می کنند و برنامه های ادغام مجدد را توسعه می دهند، به کار می گیرند.
رویکرد انسان گرایانه
رویکرد انسان گرایانه در مددکاری اجتماعی بر کرامت و ارزش ذاتی هر فرد تأکید دارد.
این رویکرد بر درک تجربیات ذهنی و پتانسیل های منحصربهفرد مراجعین، تقویت خودتعیینگری و ارتقای رشد فردی تمرکز دارد.
اصول کلیدی رویکرد انسان گرایانه
- دیدگاه شخص محور: رویکرد انسان گرایانه، مددجو را در مرکز فرآیند مداخله ای قرار می دهد. این رویکرد بر اهمیت درک تجربیات، ارزش ها و اهداف منحصر به فرد مراجع تأکید می کند.
- جهت گیری توانمندسازی: رویکرد انسان گرایانه به دنبال توانمندسازی مراجعان بنابر انتخاب خودشان و نیز کنترل زندگیشان است. این رویکرد بر ظرفیت مراجع برای خود هدایتی و تغییرات مثبت تأکید می کند.
- دیدگاه کل نگر: رویکرد انسان گرایانه بهزیستی فیزیکی، عاطفی، اجتماعی و معنوی مراجع را در نظر می گیرد. این رویکرد، ارتباط این ابعاد را در ارتقای رفاه کلی به رسمیت می شناسد.
کاربردهای رویکرد انسان گرایانه
رویکرد انسان گرایانه به طور موثر در حوزه های مختلف عملی کار مددکاری اجتماعی به کار گرفته می شود، از جمله:
- مشاوره: مددکاران اجتماعی از رویکرد انسان گرایانه برای ارائه خدمات مشاوره حمایتی و بدون پیشداوری در مورد افراد و خانواده هایی که با چالش های مختلف مواجه هستند، استفاده می کنند.
- توسعه جامعه: مددکاران اجتماعی از رویکرد انسان گرایانه برای توانمندسازی جوامع و همچنین شناسایی و رسیدگی به نیازها و نقاط قوتشان استفاده می کنند.
- مراقبت پایان زندگی: مددکاران اجتماعی رویکرد انسانگرایانه را برای ارائه مراقبتهای دلسوزانه و شخص محور به افراد و خانوادههایی که در معرض مرگ هستند، به کار میگیرند.
ادغام رویکردهای کارکردی و انسانی
در حالی که رویکردهای کارکردی و انسان گرایانه دیدگاه های متمایزی را ارائه می دهند، اما متقابل نیستند. در واقع، آنها را می توان به طور موثر برای ارائه یک رویکرد جامع و کل نگر به عملکرد مددکاری اجتماعی ادغام کرد.
مزایای ادغام رویکردهای کارکردی و انسانی
- درک گسترده تر از مشکلات اجتماعی: ادغام رویکردهای کارکردی و انسانی امکان درک جامع تری از مشکلات اجتماعی را با در نظر گرفتن عوامل سیستمی و تجربیات فردی فراهم می نماید.
- طراحی مداخله مؤثر: ادغام رویکردهای کارکردی و انسانی توسعه مداخلاتی را تسهیل می کند که هم به علل ساختاری مشکلات اجتماعی و هم به نیازهای منحصر به فرد انسانها می پردازد.
- مراجعین توانمند و خودراهبر: ادغام، توانمندسازی و تعیین سرنوشت را در میان مراجعین ارتقا می دهد و آنها را قادر می سازد تا در سیستم های اجتماعی حرکت کنند و به اهداف شخصی خود دست یابند.
نتیجه گیری
رویکردهای کارکردی و انسان گرایانه در مددکاری اجتماعی چارچوب های ارزشمندی را برای درک و پرداختن به مسائل پیچیده اجتماعی فراهم می کند.
با ادغام این دیدگاه ها، مددکاران اجتماعی می توانند به طور موثر افراد، خانواده ها و جوامع را برای غلبه بر چالش ها و دستیابی به بهزیستی و رفاه توانمند سازند.